امام رضا چگونه شهید شد؟

شیخ مفید میگوید:در یکی از روزها حضرت رضا نزد مأمون بود و با هم غذا خوردند که در اثر آن غذا حضرت بیمار شد و مأمون وانمود به بیماری کرد.عبدالله ابن بشیر میگوید مأمون دستور داد ناخنهایم را بیش از اندازه بلند کنم و به کسی چیزی نگویم تا این که روزی مرا خواست و چیزی شبیه تمر هندی به من داد و گفت با دستانت آن را به هم بزن، سپس نزد امام رضا علیه السلام رفت و گفت چه خبر؟حالتان چطوره؟حضرت فرمود جای امید هست و حالم خوبست.مامون گفت من هم امروز شکر خدا خوبم، بعد پرسید آیا امروز پرستاران نزد شما آمده و از شما پذیرایی کرده اند؟امام رضا علیه السلام فرمود:نه، مأمون برآشفت و سر خدمتکاران فریاد زد و به یکی از آنان گفت همین الان آب انار بگیر و برای حضرت بیاور.سپس مرا خواست و گفت اناری برای ما بیاور.هنگامی که انار آوردم گفت با دستانت آن را بفشار و آب آن را بگیر.اب انار را به مأمون دادم و او آن را به امام رضا نوشاند و این نوشیدن سبب وفاتش شد، حضرت رضا پس از نوشیدن آن آب انار دو روز زنده بود.از محمد ابن جهم نقل شده که حضرت رضا علیه السلام انگور را بسیار دوست داشت.مامون مقداری انگور فراهم نمود و از محل بند دانه های آن سوزن های مسموم فرو کرد و پس از گذشت چند روز که دانه ها از راه بندها مسموم شد سوزنها را درآورد و انگورها را به حضرت رضا علیه السلام داد تا میل کند، حضرت رضا هنوز از بیماری که در قبل به ان اشاره شد بهبودی نیافته بود که انگورها را خورد و به شهادت رسید.(ارشاد شیخ مفید)